نویسنده:حسین شیردل “آغوش باز” جدیدترین ساخته بهروز شعیبی است که در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و واکنش‌های متفاوتی را برانگیخت. شعیبی که پیش از این با آثاری چون “دهلیز”، “سیانور”، “دارکوب” و …، در “آغوش باز” سراغ موضوعی جهان‌شمول و همیشگی رفته: عشق و انواع روابط انسانی در بستر جامعه […]

نویسنده:حسین شیردل

“آغوش باز” جدیدترین ساخته بهروز شعیبی است که در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و واکنش‌های متفاوتی را برانگیخت. شعیبی که پیش از این با آثاری چون “دهلیز”، “سیانور”، “دارکوب” و …، در “آغوش باز” سراغ موضوعی جهان‌شمول و همیشگی رفته: عشق و انواع روابط انسانی در بستر جامعه معاصر ایران.

بهروز شفیعی در ششمین تجربه کارگردانی خود، با ساخت فیلمی عاشقانه توجهات را به سمت فیلم جدیدش جلب کرد. نگاه ها به این فیلم متفاوت بود و بسیاری این فیلم را به دلیل عملکرد نه چندان جالب بازیگرانش، علی الخصوص حامد کمیلی و محسن کیایی مورد حمله قرار دادند.

فیلم “آغوش باز” ساختاری چندپاره و اپیزودیک دارد. این فیلم همزمان داستان زندگی چند زوج یا فرد را در مراحل مختلف یک رابطه عاشقانه یا زناشویی روایت می‌کند؛ از شکل‌گیری یک عشق نوپا و پرشور تا چالش‌های یک زندگی مشترک طولانی، دلخوری‌ها، فاصله‌ها و حتی پایان یک رابطه. ایده اصلی فیلم، نمایش طیف گسترده‌ای از تجربیات عاطفی و روابط در دل جامعه امروز تهران است و اینکه چگونه عشق و ارتباط در مواجهه با واقعیت‌های زندگی، مشکلات اقتصادی، تفاوت‌های فرهنگی و شخصیتی شکل می‌گیرد، تغییر می‌کند یا از بین می‌رود.

نقاط قوت:

1. ایده و تم مرکزی: پرداختن به موضوع عشق و روابط در جامعه معاصر، به‌خصوص با رویکردی که سعی در نمایش تنوع این روابط دارد، ایده‌ای جذاب و به‌جا است. فیلم تلاش می‌کند تصویری واقعی و بدون قضاوت از چالش‌هایی که زوج‌ها و افراد درگیر رابطه با آن‌ها مواجه‌اند، ارائه دهد.

2. بازیگران و تیم بازیگری: “آغوش باز” از حضور یک گروه بازیگری توانمند و شناخته شده بهره می‌برد (مانند حسن معجونی، گلاره عباسی، الناز حبیبی، حسین باشی، مه لقا باقری و…). برخی از بازیگران در نقش‌های خود موفق عمل کرده و لحظات باورپذیری خلق می‌کنند. تنوع بازیگران نیز به نمایش تنوع شخصیت‌ها و روابط کمک می‌کند.

3. فضاسازی و اتمسفر: فیلم در به تصویر کشیدن فضای شهری تهران و زندگی روزمره در آن موفق است. جزئیات بصری، لوکیشن‌ها و حال و هوای کلی فیلم، تصویری ملموس از زندگی در پایتخت ارائه می‌دهد.

4. لحظات درخشان در برخی اپیزودها: با وجود ناهمگونی، در برخی از داستانک‌ها و اپیزودها، لحظات تاثیرگذار، دیالوگ‌های خوب و یا موقعیت‌های دراماتیک قابل توجهی وجود دارد که نشان‌دهنده پتانسیل بالای ایده اصلی است.

چالش‌ها و نقاط ضعف:

1. فیلمنامه و ساختار چندپاره: اصلی‌ترین چالش فیلم، فیلمنامه و نحوه پرداخت به داستان‌ها است. ساختار چندپاره ذاتا دشوار است و نیازمند ارتباط قوی مضمونی یا روایی بین اپیزودهاست تا به یک کلیت منسجم و تاثیرگذار تبدیل شود. در “آغوش باز”، این ارتباط گاهی ضعیف به نظر می‌رسد و اپیزودها بیشتر شبیه به چند فیلم کوتاه مستقل هستند که کنار هم چیده شده‌اند. برخی داستان‌ها پرداخت ضعیف‌تری دارند، پایان‌بندی‌هایشان شتاب‌زده است یا به عمق لازم نمی‌رسند. این ناهمگونی در کیفیت و پرداخت، به کلیت فیلم لطمه می‌زند.

2. سطحی‌نگری در برخی موضوعات: با وجود پرداختن به موضوعات مهمی در روابط، فیلم گاهی به جای عمق بخشیدن به چالش‌ها، آن‌ها را به سرعت مطرح کرده و بدون واکاوی کافی از کنارشان عبور می‌کند. این مسئله باعث می‌شود برخی شخصیت‌ها و مشکلاتشان کلیشه‌ای به نظر بیایند.

3. ریتم نامنظم: به دلیل ساختار اپیزودیک و ناهمگونی در پرداخت، ریتم فیلم در طول نمایش نوسان دارد. در بخش‌هایی فیلم کند و خسته‌کننده می‌شود و در بخش‌هایی دیگر، به سرعت از کنار مسائل مهم می‌گذرد.

4. عدم انسجام تماتیک قوی: در حالی که تم کلی عشق و رابطه است، اما اتصال قوی و معناداری که تمام داستان‌ها را به یکدیگر پیوند دهد و به یک ایده یا نتیجه‌گیری بزرگتر منجر شود، آنچنان که باید حس نمی‌شود. این مسئله باعث می‌شود فیلم در پایان، حس پراکندگی را به مخاطب منتقل کند.

جمع‌بندی:

“آغوش باز” تلاش قابل تقدیری از سوی بهروز شعیبی برای نمایش تنوع و پیچیدگی روابط عاشقانه در جامعه امروز است. فیلم از ایده جذابی بهره می‌برد و حضور بازیگران خوب و فضاسازی مناسب، از نقاط قوت آن محسوب می‌شوند. با این حال، چالش اصلی فیلم در فیلمنامه و ساختار چندپاره آن نهفته است که باعث شده داستان‌ها از انسجام و عمق کافی برخوردار نباشند و کلیت اثر به اندازه پتانسیلش تاثیرگذار نباشد.

این فیلم برای علاقه‌مندان به درام‌های اجتماعی و کسانی که مایلند تصویری از چالش‌های روابط در جامعه معاصر را ببینند، می‌تواند قابل توجه باشد، اما نباید انتظار یک اثر کاملا منسجم و عمیق را داشت. “آغوش باز” را می‌توان تلاشی صادقانه اما نه کاملا موفق در پرداختن به تمی مهم دانست.

  • نویسنده : حسین شیردل